من روز را با Biologique Recherche Lotion P50 1970 آغاز می کنم. من حدود 20 سال است که از آن استفاده می کنم، هر روز دو بار در روز. بعد از استفاده از کرم د لا مر مخلوط با Costa Brazil Óleo Para a Face – متوجه شدم که کرم وقتی با روغن مخلوط می شود بسیار راحت تر عمل می کند. اگر زیر نور آفتاب باشم از Supergoop Glow Stick SPF 50 استفاده می کنم. زیاد آرایش نمی کنم، اما بزرگترین چیز من رژ لب است. من از مداد لب MAC در Spice برای همیشه استفاده کردم و از براق کننده لب NARS Afterglow در بالا استفاده کردم. من از NARS The Multiple Cream Blush، Lip and Eye Stick in Maui روی صورت و پلک هایم و اگر واقعا رنگ پریده ام، پودر برنزینگ در کازینو استفاده می کنم. من چوب روغن جونز رود را نیز دوست دارم – کشیدن انگشت روی صورتم بسیار آسان است و بعد از آن بسیار درخشان به نظر می رسم. هفته ای یکبار موهایم را با شامپو و نرم کننده Kérastase Chroma Absolu می شوم و هفته ای یکبار پف می کند. برای برش، اورلاندو پیتا را می بینم.
من شب ها دوش می گیرم و از نوار زیبایی Dove اصلی استفاده می کنم. من واقعاً صورتم را نمی شوم، فقط از یک حوله شستشو در حمام استفاده می کنم. من حدود پنج سال پیش با جوانا چک صورتم را انجام دادم و او از اینکه اساساً هیچ کاری برای پوستم انجام ندادم وحشت داشت. او باعث شد من این روال را از Biologique Recherche شروع کنم – شب زمانی است که همه کارها را انجام می دهم. اگر آرایش میکنم، از پاککننده آرایش میسلار بایودرما Sensibio H20 استفاده میکنم تا همه چیز را پاک کند. سپس، من از سه سرم Biologique Recherche – VG Tensil، Colostrum VG و ISO-Placenta – و کرم Masque Vernix استفاده می کنم. در تابستان اگر احساس خشکی می کنم، از پوماد اولیه والمونت استفاده می کنم. روی بدن من، لوسیون Environ Derma-Lac مخلوط با Body Oil Forte، پوسته پوسته شدن پاهایم را کاملاً ثابت کرده است. اگر از رایحه ای استفاده می کنم، شکوفه آهک فرانسوی Jo Malone را با Rodin Olio Lusso مخلوط می کنم – هر دو متوقف شده اند و من آنها را به صورت عمده خریداری کرده ام بنابراین کابینت دارویی من بسیار خنده دار به نظر می رسد.
این را نگاه کن
ضبط موسیقی زیرزمینی Revival of the Aughts در شهر نیویورک
لیزی گودمن در مقدمه تاریخ شفاهی خود در سال 2017، “Meet Me in the Bathroom”، نیویورک را توصیف می کند که در دورانی که دوستانش در گروه Strokes در حال افزایش بودند، تجربه کرد. در آن زمان در شهر، او مینویسد: «هر انتخابی، از لباسی که میپوشی گرفته تا نحوه راه رفتن به خیابانی که بعد از آن پایین میروی، دریچهای بالقوه به سطح دیگری است.» گودمن در ادامه به تاریخ تولد دوباره موسیقی زیرزمینی در آغاز قرن بیست و یکم می پردازد، زمانی که پلتفرم های اشتراک گذاری مانند Napster وضعیت موجود صنعت را تهدید می کرد و جریان اصلی پاپ MTV را فرا گرفت. پس از موفقیت این کتاب، کارگردانان ویل لاولیس و دیلن ساترن، که بر روی اسنادی از جمله Blur در «هیچ مسافتی برای دویدن باقی نمانده» (2010) و LCD Soundsystem در «خفه شو و پخش کن» (2012) همکاری داشتند، به «Meet Meet» تبدیل شدند. “در حمام” به جدیدترین فیلمشان. در صحنههای آغازین آن، تصاویری از کافه Sidewalk در دهکده شرقی و سالن مرکوری در Lower East Side با اینترپل و اجراهای Moldy Peaches در هم آمیخته میشود، کارن او روی صندلی جلویی نشسته و گروهش را بهعنوان Yeah Yeah Yeahs و Julian معرفی میکند. کازابلانکاهایی با کت و شلوار و کراوات از بارهای مترو تاب میخورند. کازابلانکا زیباییشناسی راک مستقلی را تعریف کرد که طراح هدی اسلیمان در طول سالهایی که در Dior Homme لباس میپوشید، آن را تقویت کرد. به مناسبت اکران ملی فیلم، از اسلیمان، که اکنون مدیر خلاق سلین است، خواسته شد تا پوستری طراحی کند که تصاویر اصلی خود را در آن زمان نشان دهد. مانند گزارش دست اول گودمن از احیای موسیقی زیرزمینی شهر، دفتر خاطرات عکس اسلیمان نمایی اجمالی از فرهنگ جوانان را از طریق کلوزآپ سیاه و سفید از ست های درام، سیگار، توپ های دیسکو، پرچم های آمریکا و گروه های موسیقی تعیین کننده دوران ارائه می دهد. «با من در حمام ملاقات کن» از نوامبر در سینماها اکران ملی خواهد شد. 8.
یکی از قابل توجه ترین نمایشگاه هایی که در هفته هنر میامی برگزار می شود، نمایش انفرادی کار – بیش از 40 نقاشی و طراحی فیگوراتیو، و همچنین مجسمه یادبود – از دیدیه ویلیام، هنرمند اهل فیلادلفیا، به نام “Nou Kite Tout Sa Dèyè” است. (“ما همه چیز را پشت سر گذاشتیم”) در موزه هنرهای معاصر شمال میامی. ویلیام پس از مهاجرت به ایالات متحده از هائیتی به همراه خانواده اش در کودکی، در نزدیکی موزه بزرگ شد، اما او این را بازگشت به خانه نمی نامد. او گفت: “در زمینه مهاجرت، من نمی دانم که بازگشت به خانه امکان پذیر است.” “ایده خانه برای من کمتر معنی دارد. این به من یک خارش عصبی می دهد.» اما تجربه مهاجران هائیتی دگرباش در میامی، الهامبخش آثار او بوده است، از معماری دوران جوانیاش – در یک نقاشی، رندر خانه دوران کودکیاش توسط چندین بدن انتزاعی شکل گرفته است – تا پرسشهای مفهومیتر. ویلیام تعجب کرد که چگونه می تواند ایده نژادپرستانه یک «بیگانه» را بپذیرد و آن را به یک ابرقدرت تبدیل کند. چگونه تکامل می یابد و شکل می گیرد؟ این فرض ساده بود.» این ایده احتمالاً در مجسمهی توتممانند ویلیام برای سایت خاص مشهود است: بدن نر 12 فوتی که از چوب بریده شده و از کف تا سقف امتداد دارد. «Didier William: Nou Kite Tout Sa Dèyè» از نوامبر اکران می شود. 2 تا آوریل 16، 2023،mocanomi.org.
این را بپوش
جواهراتی که برای همه در نظر گرفته شده است
طرحهای بدون جنسیت، که زمانی در طبقههای فروش بیشنیده بودند، اکنون در سراسر دستهبندیها برای خردهفروشان در سراسر جهان رایج شدهاند. در جواهرات، سه نفر از طراحان این رویکرد را در دل خود به کار می گیرند و کارهایی را انجام می دهند که برای همه طراحی شده اند. پریسلی اولدهام (برادرزاده طراح مد تاد اولدهام) در حین کار در فیلم جواهراتی را به عنوان راهی برای استفاده از دستان خود پس از روزهای طولانی در صحنه فیلمبرداری می ساخت و همه گیر شدن آن را به یک تجارت تبدیل کرد که تولیدات متوقف شد. او اکنون یک استودیو در هادسون، نیویورک دارد و کار خود را بر روی مرواریدها متمرکز کرده است تا آنها را از مفاهیم تاریخی آنها به عنوان زنانه و نخبه جدا کند. مجموعه Compost او از مرواریدهای چند رنگی استفاده میکند که اولدام در سفر به مکانهایی مانند سانتافه، NM و میلان جمعآوری کرده است و در نتیجه مجموعههایی شبیه زاغی به وجود میآید که عیوب ارگانیک جواهرات را برجسته میکند. مارکو پانکونزی در Polimoda در فلورانس ایتالیا تحصیل کرد و از تحصیلات خود در زمینه لباس بافتنی به تدریج به سمت ساخت جواهرات رفت. اکنون در پاریس مستقر است، کار چند رسانه ای او شامل انتخاب دقیق رنگ است که از حال و هوای لحظه پانکونزی مطلع است. سری Synth Rocks او متشکل از مهرههای میناکاری شده و درخشان با دست است که طراح آن را به عنوان سازندهای معدنی trompe l’oeil در نظر میگیرد. داریوش خوانساری در جامعه ایرانی لس آنجلس با مادربزرگی بزرگ شد که اغلب در مورد ویژگی های جادویی سنگ های قیمتی و فلزات گرانبها صحبت می کرد. خوانساری عمل خود را تحت نام داریوش به عنوان راهی برای ارتباط مجدد با اصل و نسب خود می بیند. او در درجه اول با طلا و سنگ های تراشیده شده با دست کار می کند و بر مواد بادوامی که برای نسل ها باقی خواهند ماند تمرکز می کند. او میگوید که ایجاد فراتر از مرزهای دوتایی جنسیتی کاملاً طبیعی است: «ایده اعمال یک جهتگیری جنسیتی برای اشیاء جواهراتی که بیشتر از حافظه انسان باقی میمانند، برای من نادرست و کوتهبینانه است.»
دانیل چیک، عکاس، در پاسخ به سوالی درباره فلسفه طبیعی خود گفت: «این دیدگاه وجود دارد که ما یا در حال نابود کردن زمین هستیم یا میتوانیم زمین را نجات دهیم، اما من ما را بیشتر بخشی از سیستمهای زمین میدانم.» جهان، شیفتگی اولیه هنری او. در تصاویر سیاه و سفید گسترده Cheek، طبیعت با شور و نشاط به تصویر کشیده شده است. در ترکیب بندی های او کیفیت وسواس گونه ای وجود دارد، جایی که درختان و صخره های صحرا به دقت در قاب قرار گرفته اند. در عین حال، Cheek به آنچه خارج از کنترل فرد است اختصاص داده شده است: مسیرها بیش از حد رشد کرده اند. چهرهها از میان مناظر پرتاب میشوند و در تفکری آرام و دست نیافتنی ثبت شدهاند. تصاویر چیک اکنون در خانه هنرمند توسان، آریز به نمایش گذاشته شده است. او ابتدا برای تحصیلات تکمیلی به آنجا نقل مکان کرد و در آنجا با عکاس فرانک گولکه، یکی از اعضای برجسته جنبش توپوگرافی جدید، تحصیل کرد. رابرت آدامز، دیگر توپوگرافیار جدید، یکی از مربیان چیک بود. هر دو هنرمند مناظر صنعتی وهمآوری خلق کردند تا بر فرسایش طبیعت توسط مردم تأکید کنند. چیک کار خود را بهعنوان شرح و بسط این دودمان میبیند، هرچند عاشقانهتر، احساسیتر و اصرار بر کاوش در پیچیدگی درهمتنیدگیهای ما با آنچه غیرانسانی است. چیک گفت: «ماهیت ترسناک مشکلات کارهایی که ما با دنیای خود انجام دادهایم آنقدر بزرگ است که به راحتی میتوان آنها را نادیده گرفت. این وظیفه هنرمند است که ما را بسازد احساس کنید درباره ی آن. … تلاش برای اینکه فقط به صورت آموزشی به تخریب اشاره کنیم، به اندازه پذیرش ارتباطمان احساسی در ما ایجاد نمی کند. «Where We Go» تا دسامبر در معرض دید قرار میگیرد. 3،andrewsmithgallery.com.
از اینستاگرام تی