به نوعی، داستان شارمین لوپز گومز و جوزف الکساندر کنترراس به عنوان داستان دو لباس آغاز شد.
مادران آنها، ریزالی براونفیلد و سوماری کنترراس، به ترتیب هشت سال با هم دوست بودند، اما فرزندان آنها هرگز ملاقات نکرده بودند. خانم. کنترراس، که روز به روز معلم بود، در همه چیز خیاطی نیز مهارت دارد. بنابراین، در می 2012، زمانی که خانم. گومز برای یک رقص مدرسه نیاز به یک لباس تغییر یافته داشت، او و مادرش به دیدن خانم رفتند. کنترراس
آن روز، پسرش، جوزف، داخل و خارج از آشپزخانه بود، جایی که چیدمان در آنجا انجام شد. او به یاد می آورد که فکر می کرد: “وای! او با آن لباس خوب به نظر می رسد.» اما خانم گومز که اکنون 27 ساله است و آقای. کنترراس که اکنون 30 سال دارد، کمی بیشتر از یک سلام رد و بدل کرد زیرا هر دو در آن زمان با هم رابطه داشتند.
خانم. گومز و مادرش بار دیگر در ماه مه سال بعد به خانه خانواده کنتررا بازگشتند تا مادرش بتواند لباس دیگری را تغییر دهد، این لباس برای جشن برگزار میشود.
خانم می گوید: «جوزف برای گرفتن سگش به طبقه پایین آمد و من با لباس از حمام بیرون آمدم. گومز که در آن زمان مجرد بود. “ما چشم در چشم همدیگر را دیدیم و به هم لبخند زدیم در حالی که مادرانمان به شوخی می گفتند که جوزف باید من را به جشن جشن ببرد چون قرار ملاقاتی نداشتم.”
خانم “من قطعا فکر می کردم که او ناز است.” گومز گفت. اما او در یک رابطه بود. سالها بعد، آن دو در مورد اینکه چگونه هر دو به این ایده فکر کردند، شوخی کردند، اما هر دوی آنها بیش از حد ناخوشایند بودند که نمیتوانستند جلوتر بروند.
تا بهار آینده، آقای. کنترراس مجرد بود و خانم. گومز که در آن زمان دانشجوی سال اول مؤسسه فناوری مد در نیویورک بود، درخواست فالو از او در اینستاگرام دریافت کرد. او در خانه دو ساعت دورتر در هاول، نیوجرسی زندگی می کرد
خانم. گومز از او خواست که به دنبال او برگردد. او گفت: “من به یاد دارم که او فوق العاده زیبا بود.” اگرچه من لزوماً علاقه ای به رابطه نداشتم.»
آنها همچنین در توییتر متصل شدند. در 13 آوریل 2014، زمانی که خانم. گومز در مورد فلفل قرمز تند تند توییت کرد، او گفت: “او در نهایت وارد دی ام های من شد.” ما شروع به صحبت کردیم و متوجه شدیم که علایق و سلایق بسیار مشابهی در موسیقی داریم.
با این حال، یک ماه دیگر میگذشت که او از او قرار ملاقات میخواست. خانم “او مطمئن نبود که برای یک رابطه آماده است یا نه.” گومز گفت.
آقای. کنترراس گفت که مطمئن نیست وقتی بالاخره از او خواست بیرون بیاید، چه اتفاقی می افتد. “اما، تصمیم گرفتم کمی شجاعت به خرج دهم و خب، اینجا هستیم.”
آنها اولین قرار خود را در 16 می 2014 برای دیدن “مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2” رفتند. هر دو طرفدار فیلم ها و کمیک های مارول هستند. خانم “سینما رفتن برای افراد نیمه بی دست و پا عالی بود زیرا این فرصت را به ما داد که صادقانه آنقدر صحبت نکنیم.” گومز گفت.
او ادامه داد: «این یک تابستان از قرارها آغاز شد. در دومین قرار رسمی ما، مادرم به معنای واقعی کلمه از خانه بیرون زد و گفت: “بهتر است مراقب او باشی.” این دوستی من با مادرش را به خطر می اندازد.»
وقتی آقای کنتراس در پاسخ به توئیت دیگری نوشت: «به این دلیل است که ما بهترین دوستان هستیم»، این به «شوخی در خانوادههای ما تبدیل شد که او من را در منطقه دوست قرار داده است».
اما مدت زیادی از آن نگذشته بود که آقای کنترراس از خانم پرسید. گومز دوست دخترش شود وقتی خانم گومز به مادرش گفت: “او خوشحال بود، اما میگفت: “نه، نه، نه.” بهتره مطمئن باشی دلش را نشکن او دوست من است،'” گومز گفت.
این دو با فاصله طولانی قرار گذاشتند. او تقریباً هر آخر هفته از هاول به منهتن سوار اتوبوس می شد و خانم. گومز گاهی اوقات آخر هفته ها برای دیدار به خانه می آمد.
در اینجا تعداد بیشتری از ستونهای Vows را تماشا کنید و تمام پوشش عروسی، رابطه و طلاق ما را اینجا بخوانید.
سپس فاجعه رخ داد. در ژانویه 2015، خانم. مادر گومز مبتلا به لوسمی حاد میلوئیدی تشخیص داده شد. آن بهار، خانم گومز به خانه برگشت تا با مادرش باشد. اما در ژانویه 25، 2016، خانم براونفیلد نبرد خود را با سرطان از دست داد.
برای ترم پاییز 2016، خانم. گومز به شهر نیویورک بازگشت. او تقریباً هر آخر هفته این سفر را انجام می داد تا با آقای دکتر وقت بگذراند. کنترراس و والدینش اما زمان و هزینه شروع به افزایش کردند، بنابراین برای صرفه جویی در هزینه، خانم. گومز با آقا نقل مکان کرد. کنتراس و خانوادهاش در دسامبر 2016. او برای کلاسهایش مدام با اتوبوس به شهر میرفت.
خانم. گومز گفت که میدانست که آقای. Contreras “کسی” بود که مادرش به سرطان مبتلا شد. خانم “هر کسی که مرا می شناسد می داند که مادرم همه چیز من بود.” گومز گفت. “تشخیص او برای من سخت بود، اما نه به اندازه از دست دادن نهایی او.”
همین تجربه بود که آقای را محکم کرد. احساسات کنترراس نسبت به خانم گومز “من این احساس را داشتم که بالاخره بخشی از خودم را پیدا کردم که می دانستم گم شده است.” کنتراس گفت. وقتی مادرش از دنیا رفت، این سخت ترین چیزی بود که رابطه ما تا به حال تحمل می کرد. اما من معتقدم که قوی ترین پایه را نیز برای ما ایجاد کرد.
یک بار وقتی آقای کنترراس با خانم تنها بود. مادر گومز در بیمارستان، آقای. کنترراس گفت که او به او گفت: “من باید به من قولی بدهید. مراقب شارمین من باش. از آن زمان این قول هر روز با من باقی مانده است.»
امروز خانم گومز یک مدیر ارشد بازاریابی در Editorialist، یک شرکت تحریریه مد لوکس در نیویورک است. او دارای مدرک لیسانس در ارتباطات بازاریابی تبلیغاتی از موسسه فناوری مد است. او در سبو، فیلیپین متولد شد و در هفت سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد.
آقای. کنتراس در بایون، نیوجرسی به دنیا آمد و در هاول، نیوجرسی بزرگ شد. او دارای مدرک کاردانی در هنرهای لیبرال از کالج جامعه بروکدیل است و به عنوان یک عکاس متخصص در عروسی، نامزدی و عکاسی خانوادگی کار می کند.
آنها در حال حاضر با والدین او در هاول زندگی می کنند و امیدوارند سال آینده خانه ای بخرند.
از آنجا که کریسمس تعطیلات مورد علاقه این زوج است، Mr. Contreras در دسامبر پیشنهاد شد. 25, 2020. آقای. کنترراس خانم داشت. گومز در آخر یک هدیه خاص را باز کرد، یک جعبه عظیم که با جعبه های دیگری پر شده بود که همگی هدایای مختلفی برای او نگه می داشتند.
اما، جعبه آخر خالی بود. خانم “من به بالا نگاه کردم، کاملا غافل بودم که برادرش با دوربین روی سه پایه ایستاده بود، و وقتی برگشتم، او روی یک زانو بود.” گومز گفت. من جلوی همه خانواده او بولینگ بازی می کردم.
این زوج در یک عروسی با تم کریسمس در دسامبر ازدواج کردند. 15 در Hamilton Manor، یک فضای رویدادها در شهر همیلتون، NJ. ما همیشه به شوخی می گوییم که جوزف واقعاً قرار بود من را به جشن جشن ببرد. گومز گفت. عروسی باید به جای آن انجام شود.
جوزف اشمیت، که توسط کلیسای زندگی جهانی تعیین شده بود، با حضور 100 میهمان، مراسم را اجرا کرد.
این زوج در این مراسم به احترام خانم خانم یک لحظه سکوت کردند. براونفیلد و یک صندلی یادبود برای مراسم و جایی برای او سر میز برای شام گذاشتند.
در پذیرایی، کلاه بابانوئل بین مهمانان در زمین رقص توزیع شد. با درختهای کریسمس و مکانهای گلهای زمستانی، از جمله گل رز قرمز، شقایق، کلونی ranunculus، مخروط کاج و انواع توتها تزئین شده بود.
در طول اولین رقص این زوج، ابری از دود، که توسط دستگاه یخ خشک تهیه شده بود، این زوج را احاطه کرد. خانم “از جوزف التماس می کردم که رقص در ابرها را انجام دهد.” گومز گفت. آقای. کنترراس در ابتدا این ایده را رد کرده بود. او گفت: “من مدام به او می گفتم نه، این در بودجه نیست.” بنابراین، من او را برای اولین رقصمان با آهنگ «Coming Home» اثر لئون بریجز با آن غافلگیر کردم. خانم. گومز خوشحال شد. او گفت: در حین رقصیدن، “ما خیلی در حباب کوچک خود بودیم.”
در این روز
چه زمانی: دسامبر 15، 2022
جایی که: عمارت همیلتون در شهرک همیلتون، نیوجرسی
سر کتانی شیرین: آقای. Contreras یکی از کلکسیونرهای اصلی کفش های کتانی است، بنابراین او از کفش های کتانی گوچی که عروسش به او هدیه داده بود، کفش های کتانی Air Jordan 1 Retro High OG Chicago “Lost and Found” را برای پذیرایی تغییر داد. او به هر یک از دامادهایش یک جفت که فقط برای آنها انتخاب شده بود هدیه داد.
شیرینی بازیگوش: خانم “روی کیک ما بسیار خنده دار بود و برای ما بسیار مفید بود.” گومز گفت. به خاطر عشقش به دیزنی، او را در گوش های مینی نشان می داد که آقای مینی را می کشد. کنترراس به دور از بازی ویدیویی مورد علاقهاش: Destiny 2.
ارتباط فرهنگی: این زوج فرهنگ فیلیپینی عروس را با سه مراسم تلفیق کردند. مراسم سکه ای داشتند که در آن آقای. خاله و عموی کنترراس، سیلویا و جورج کنترراس، پدرخوانده های عروسی این زوج (یک سنت فیلیپینی)، 13 سکه را به مسئول مراسم اهدا کردند تا به زوج بدهد تا نشان دهنده اشتراک زوج در کالاهای دنیوی باشد. آنها مراسم حجابی داشتند که نشان دهنده تواضع و وعده خداوند برای کمک به زوجین در آینده است که برای این امر آقای. مادر کنترراس چادر را روی شانه های عروس و داماد گذاشت. آنها همچنین یک مراسم بند ناف داشتند که در آن پدر داماد، خوزه کنترراس، و ناپدری عروس، کریگ براونفیلد، با گذاشتن یک کمند ابریشمی بر سر زوج، عشق این زوج را به هم پیوند زدند. گومز گفت.