جو بایدن کمپین ریاست جمهوری 2020 خود را بر اساس این ایده بنا کرد که «ما در نبردی برای روح آمریکا هستیم». فکر میکردم این یک شعار شگفتانگیز است، زیرا این ایده را در بر میگیرد که ما در میانه یک مبارزه اخلاقی بر سر اینکه چه کسی هستیم به عنوان یک ملت هستیم. او در ویدئویی که این هفته منتشر کرد و برای انتخاب مجدد خود منتشر کرد، این ایده را دوچندان کرد: به گفته او، ما هنوز “در نبردی برای روح آمریکا هستیم.”
من میخواهم روی کلمه کوچک «روح» در آن جمله بمانم، زیرا فکر میکنم این کلمه دقیقاً دقیقاً دقیقاً چه چیزی در انتخابات ریاستجمهوری 2024 است.
روح چیست؟ خب، دینداران برای این سوال یک جواب دارند. اما بایدن این کلمه را به معنای مذهبی به کار نمی برد، بلکه به معنای سکولار است. او می گوید مردم و ملت ها یک جوهره اخلاقی دارند، یک روح.
اینکه شما به خدا اعتقاد دارید یا به خدا اعتقاد ندارید بخش من نیست. اما من از شما میخواهم باور کنید که هر فردی که ملاقات میکنید این جوهر اخلاقی، این ویژگی روح را دارد.
از آنجایی که انسان ها روح دارند، هر کدام دارای ارزش و منزلت بی نهایت هستند. از آنجا که انسان ها روح دارند، هر یک با بقیه برابر است. ما از نظر قدرت بدنی، ضریب هوشی یا دارایی خالص برابر نیستیم، اما در سطحی که اساساً هستیم، کاملاً برابر هستیم.
روح نامی است که می توانیم به بخشی از آگاهی خود که در آن زندگی اخلاقی رخ می دهد بگذاریم. روح جایی است که احساسات اخلاقی ما از آن سرچشمه می گیرد، احساساتی که ما را با دیدن سخاوت و انزجار از دیدن ظلم و ستم به ما وا می دارد.
این جایی است که آرزوهای اخلاقی ما نیز از آنجا سرچشمه می گیرد. بیشتر مردم آرزوی داشتن زندگی خوب را دارند. وقتی با روحیه همکاری عمل می کنند، روحشان آواز می خواند و شاد می شوند. از سوی دیگر، وقتی احساس میکنند که زندگیشان هدف اخلاقی ندارد، یک بیماری روحی را تجربه میکنند – احساس از دست دادن، درد و تحقیر خود.
از آنجا که ما روح داریم، از نظر اخلاقی در قبال کاری که انجام می دهیم مسئولیم. شاهین ها و کبراها از نظر اخلاقی مسئول اعمال خود نیستند. اما انسانها، صاحبان روح، در یک درام اخلاقی گرفتار میشوند، یا در حال انجام خوب یا بد کردن.
مبارزات سیاسی معمولاً رقابت بر سر مقام روح نیستند. اما دونالد ترامپ، و به طور کلی ترامپیسم، تجسم اخلاقی است که روح را می پوشاند. یا به عبارت دقیقتر، هر کدام اخلاقی است که روح را تحت حاکمیت نفس مرده میکند.
ترامپ و به طور کلی ترامپیسم نشان دهنده نوعی نیهیلیسم است که ممکن است آن را رئالیسم غیراخلاقی بنامید. این اخلاق حول این ایده ساخته شده است که ما در دنیای سگ خواری زندگی می کنیم. قوی ها هر کاری که می توانند انجام می دهند و ضعیف ها آنچه را که باید رنج می برند. شاید درست بشه من توجیه میکنم که تمام آنچه را که میتوانم به چنگ بیاورم، زیرا اگر این کار را نکنم، طرف مقابل این کار را خواهد کرد. مردم خودخواه هستند؛ با آن مقابله کنید.
این اخلاق – که نه تنها در رویکرد ترامپ به زندگی، بلکه در رویکرد ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ نیز نقش اساسی دارد – به مردم اجازه خودخواه بودن را می دهد. در دنیای غیراخلاقی، ظلم، بی صداقتی، خودپسندی و تکبر به عنوان مهارت های بقا ارزش دارد.
مردمی که بر اساس قانون رئالیسم غیراخلاقی زندگی می کنند، رمزها و آداب و رسومی را که در طول قرن ها برای پرورش خوبی ها و تقویت همکاری ساخته شده اند، می شکافند. پوتین با مفاهیم حقوق بشر محدود نمی شود. ترامپ با کدهای عادی صداقت محدود نمی شود.
در ذهن یک رئالیست غیراخلاقی، زندگی یک نمایش اخلاقی نیست. این یک رقابت برای قدرت و به دست آوردن است، قرمز در دندان و پنجه. افراد دیگر صاحب روح، کرامت و ارزش بیپایان نیستند. آنها اشیایی هستند که باید مورد استفاده قرار گیرند.
بایدن در مورد مبارزه بین دموکراسی و استبداد زیاد صحبت می کند. در عمیقترین سطح خود، این مبارزه بین نظامهایی است که کرامت روحهای فردی را در مرکز قرار میدهند و نظامهایی که بر اساس منطق سلطه و تسلیم عمل میکنند.
ممکن است در بسیاری از مسائل با بایدن مخالف باشید. ممکن است فکر کنید او خیلی پیر شده است. اما این موضوع اصلی در این انتخابات نیست. همانطور که فرانکلین دی. روزولت بیان کرد، ریاست جمهوری «بیشتر مکانی برای رهبری اخلاقی است».
یکی از سختترین و سختترین بخشهای زندگی در دوران ریاستجمهوری ترامپ این بود که ما مجبور بودیم باران مداومی از دروغها، تخلفات و رفتارهای تضعیفکننده را تحمل کنیم. همه ما از آن خورده شده بودیم. آن دوران یادآور این بود که روح یک انسان و روح یک ملت همیشه در نوسان است، هر روز مقداری در جهت اعتلا یا ذره ای در جهت انحطاط حرکت می کند.
بازگشت به آن اخلاق باعث از هم گسیختگی اجتماعی و اخلاقی می شود که به سختی قابل تأمل است. در مورد بایدن هر چه می خواهید بگویید، اما او به طور کلی کرامت انسانی را در مرکز بینش سیاسی خود قرار داده است. او با مردم با صدقه و احترام رفتار می کند.
رقابت بین بایدن و ترامپیسم کمتر دموکرات در مقابل جمهوری خواه یا لیبرال در مقابل محافظه کار است تا بین یک دیدگاه اساساً اخلاقی و یک دیدگاه اساساً غیراخلاقی، رقابتی بین نجابت و مخالف آن.