در حال حاضر، بسیاری از ما میدانیم که دستیاران مجازی با هوش مصنوعی مانند ChatGPT OpenAI و Bard Google میتوانند شیرین کاریهای هیجانانگیزی مانند برنده شدن در مسابقات کدنویسی، قبولی در آزمون وکالت و ابراز عشق به یک مقالهنویس فناوری انجام دهند.
اما من تعجب کردم: واقعاً ربات ها به عنوان دستیار واقعی چقدر مفید هستند؟
ارزش پرسیدن را دارد زیرا اولین بازی ما با دستیارهای مجازی چندان خوب پیش نرفت. رباتهای قدیمیتر هوش مصنوعی مانند سیری اپل و الکسای آمازون بیش از یک دهه زمان داشتند که پیشرفت کنند، اما در نهایت راکد ماندند و اکنون بیشتر برای تنظیم تایمر و پخش موسیقی استفاده میشوند.
از سوی دیگر، ChatGPT و Bard از مدلهای به اصطلاح زبان بزرگ استفاده میکنند که متن را بر اساس مجموعه دادههای عظیمی که از وب حذف شده است، شناسایی و تولید میکنند. آنها آموزش می بینند تا جملاتی را طوری بسازند که انگار انسان هستند، که به طور بالقوه آنها را به عنوان دستیار بسیار متنوع تر می کند.
برای آزمایش این نظریه، فهرستی از وظایفی که مردم ممکن است از یک دستیار انسانی بخواهند ارائه کردم. من دوستانی را تشویق کردم که دستیاران اجرایی و بنیانگذاران استارتآپ بودهاند که با کمکهای حرفهای کار کردهاند، و آگهیهای شغلی دستیار اجرایی را در لینکدین خواندم.
سپس چهار مسئولیت متداول یک دستیار اجرایی را گردآوری کردم که به نظر می رسید:
-
کمک کردن با آماده سازی جلسه با انجام تحقیقات و بررسی سوابق حرفه ای در مورد فردی که یک مدیر با او ملاقات می کند.
-
جلسات تابستانی و یادداشت ها را در قالبی مرتب و به راحتی قابل اسکن یادداشت کنید.
-
برنامه ریزی سفرهای کاری و تدوین برنامه های سفر تفصیلی.
-
مدیریت یک دستگاه اجرایی تقویماز جمله رزرو جلسات و برنامه ریزی مجدد قرار ملاقات ها.
در نهایت، به ChatGPT و Bard روی آوردم و به چت بات ها گفتم که فرض کنند من مدیر اجرایی یک استارت آپ با نام تنبلی هوش مصنوعی، Artificily Intelligent هستم و آنها دستیاران اجرایی من هستند. از آنها خواستم که در هر یک از این کارها کمک کنند.
آزمایش من نشان داد که بارد چقدر از ChatGPT فاصله دارد. اما مهمتر از آن، چت بات ها در انجام بیشتر وظایف، حتی اگر ناقص، موفق بودند.
این موضوع این سوال را مطرح کرد که آیا چتباتها در نهایت میتوانند نقش دستیاران اجرایی انسانی و همچنین سایر مشاغل یقه سفید که شامل کارهای اداری میشوند، از جمله کارگران میز پیشخوان و حرفهایهای حسابداری را خودکار کنند – یک فکر نگرانکننده بدون پاسخ روشن.
در اینجا چیزی است که با کمک های AI آشکار شد.
آمادگی جلسه
من با گفتن ChatGPT و Bard شروع کردم که هفته آینده با یک سرمایه گذار بالقوه ملاقات خواهم داشت. من به طور تصادفی اسکات فورستال را انتخاب کردم، یکی از مدیران مشهور سابق اپل که سابقه کاری او به صورت عمومی در وب در دسترس است. سپس از رباتها خواستم که او را بررسی کنند و به جمعآوری نکات گفتگو کمک کنند تا او را متقاعد کنم که در استارتآپ من سرمایهگذاری کند.
ChatGPT کار را با شکوه انجام داد. خلاصه شد آقای تحصیلات و سابقه کاری فورستال، از جمله خروج او از اپل در سال 2012 و تغییر رویه او به تولید برادوی – همه اطلاعاتی که می توان از صفحه ویکی پدیا او استخراج کرد. تاثیرگذارتر، این به من در راهبردهای مفید برای جلب نظر او به عنوان یک سرمایه گذار آموزش داد.
ChatGPT گفت: «نشان دهید که چگونه استارت آپ شما هوش مصنوعی را با سایر زمینه ها مانند روانشناسی شناختی، زبان شناسی یا علوم اعصاب ترکیب می کند تا راه حل های نوآورانه ای ایجاد کند. با توجه به پیشینه آکادمیک او در سیستم های نمادین، این رویکرد بین رشته ای ممکن است با اسکات طنین انداز شود.
ChatGPT همچنین توصیه میکند که به نگرانیهای اخلاقی هوش مصنوعی و اینکه چگونه استارتآپ من متعهد به استقرار مسئولانه است، رسیدگی شود.
در مقابل، بارد خلاصهای از جزئیات کمتری از Mr. سوابق کاری فورستال، بدون صرفهجویی در سالهای زمانی که او حرکتهای حرفهای خود را انجام داد. توصیه آن برای متقاعد کردن او برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار غیر اختصاصی بود. یک نقطه صحبت – “شما یک طرح تجاری قوی و یک چشم انداز روشن برای آینده شرکت خود دارید” – به خصوص ضعیف بود.
من زمین ها را با آقای به اشتراک گذاشتم. در ایمیل نصب کنید او پاسخ بارد را «خندهدار عمومی» خواند، اما گفت که توصیههای ChatGPT «بهطور حیرتانگیز سفارشی و قانعکننده» هستند، زیرا او به طور طولانی درباره نگرانیهای اخلاقی خود در مورد هوش مصنوعی صحبت کرده است.
آقای فورستال نوشت: «به طور کلی، ChatGPT یک نقشه راه قانعکننده در مورد اینکه چگونه میتوانید یک سکوی سفارشی متقاعدکننده بسازید که به طور خاص من را هدف قرار دهد، ارائه میکند.» «اکنون که توجه من را جلب کردید، دقیقاً راهاندازی هوش مصنوعی شما چیست؟»
گوگل گفت که رویکرد مینیمالیستی بارد برای گردآوری اطلاعات درباره افراد عمدی بوده است. جک کراچیک، یکی از مدیران ارشد محصولات Bard، گفت که گوگل هنوز با احتیاط در حال آزمایش اطلاعات در مورد افراد است.
او گفت: “ما در آغاز این قوس طولانی فناوری هستیم.” ما به جای اینکه زودتر به آنجا برویم و خطر نقض اعتماد زیادی را داشته باشیم، میخواهیم مطمئن شویم که آن را درست انجام میدهیم.»
جلسات تابستانی
سپس از چتباتها خواستم تا جلسهای را برای رسیدگی به یک بحران روابط عمومی خیالی که در آن کاربران فناوری استارتآپ هوش مصنوعی من بر این باور بودند که ربات حساس شده است، خلاصه کنند.
در این سناریو، من وانمود کردم که با کارن، افسر ارشد فناوری، و هنری، افسر ارشد ارتباطات ملاقات کردهام و درباره ارائه بیانیهای که توضیح میدهد هوش مصنوعی از محیط اطراف خود آگاه نشده است، بحث کردهام.
در پاسخ، ChatGPT یک یادداشت مفصل تهیه کرد که در آن خلاصهای از افرادی که در جلسه شرکت کردهاند و آنچه در مورد آن بحث شده بود، تهیه کرد و سپس برنامه اقدام را ارائه کرد: هنری بیانیهای تهیه میکند، من و کارن آن را بررسی و تأیید میکنیم، سپس هنری بیانیه را منتشر میکند. صبح روز بعد.
بارد یادداشت جلسه مشابهی تهیه کرد، اما برنامه اقدام آن کمی عجیب بود. گفت که من، رئیس اجرایی، مسئول ایجاد بیانیه بودم، شغلی که معمولاً به افسر ارتباطات واگذار می شود.
برنامه ریزی سفر
وقتی به ChatGPT و Bard گفتم که ماه آینده برای یک جلسه کاری به تایپه، تایوان سفر میکنم، از آنها خواستم تا برنامه سفری ارائه کنند که به من کمک کند قبل از جلسه برای جت لگ تنظیم شوم. همچنین از آنها خواستم که هتلی را در یک مکان مرکزی انتخاب کنند و مکانهای سریعی را برای غذا خوردن در طول هفته توصیه کنند. در نهایت، گفتم میخواهم یک آخر هفته را قبل از پرواز به خانه در تایپه بگذرانم.
باز هم ChatGPT کار قابل توجهی انجام داد. گفته میشود که روز یکشنبه به تایپه میرسد تا وارد هتل W Taipei، هتلی در مرکز شهر، و صرف یک شام سریع در خیابان Yongkang، بخشی شلوغ از شهر با گزینههای غذایی فراوان، شود. گفته شده است که پس از آن روز دوشنبه برای تنظیم جت لگ قبل از جلسه کاری در روز سه شنبه طول می کشد. تنها نکته مهم من این بود که خیابان یونگ کانگ حدود سه مایل با هتل فاصله دارد و گزینه های غذایی سریع تری در این نزدیکی وجود دارد.
بارد توصیه کرد برای تنظیم جت لگ در روز اول یک چرت بزنید و سپس بلافاصله در جلسه کاری در روز دوم شرکت کنید، که کمی وحشیانه بود. برای پیشنهاد هتل زحمتی نداشت.
بارد همچنین مکان های خاصی را برای غذا خوردن توصیه نکرد. او در عوض گفت: «شام را در یک رستوران محلی بخورید. در نهایت، او درخواست من برای زمان برای گشت و گذار در شهر در آخر هفته را نادیده گرفت. این شگفتانگیز بود زیرا توصیههای غذا و هتل معمولاً فقط با جستجوی Google دور هستند.
گوگل در بیانیهای اعلام کرد که Bard یک آزمایش اولیه بود و افراد میتوانستند استفاده از ربات چت را برای ارائه ایدهها شروع کنند و سپس روی «Google It» کلیک کنند تا برای جستجوی بیشتر در وب جستجو کنند.
تقویم
Bard و ChatGPT هر دو نتوانستند مهمترین کار یک دستیار اجرایی را انجام دهند: بررسی یک تقویم و یافتن زمانی در برنامه من برای رفتن به دندانپزشک.
به این دلیل که ربات ها نمی توانند به تقویم افراد دسترسی پیدا کنند. اما به احتمال زیاد خیلی زود قادر خواهند بود.
آقای. Krawczyk گفت که هدف این است که در نهایت درس هایی را که از Bard در مورد مدل های زبان بزرگ آموخته است، گرفته و آنها را در کل مجموعه خدمات گوگل، که شامل تقویم گوگل می شود، به کار گیرد.
OpenAI که از اظهار نظر خودداری کرد، اخیراً اعلام کرد که با شرکتهایی همکاری کرده است تا افزونههایی را ارائه دهند تا ChatGPT با خدمات شخص ثالث از جمله Expedia، OpenTable و Instacart کار کند. کار با یک برنامه تقویم مرحله بعدی واضح است.
مردم یا چت بات ها؟
همه این آزمایشها من را به نتیجهای ناخوشایند در مورد پیامدهای گسترده این فناوری برای مشاغل، بهویژه آنهایی که به شدت شامل کارهای تکراری هستند که میتوان به راحتی خودکار میشوند، رساند.
در حالی که مردم در حال حاضر دستیاران بهتری نسبت به رباتهای چت میسازند – و مطمئناً بسیار بهتر از بارد – هوش مصنوعی میتواند در انجام بسیاری از وظایف اداری به اندازه کافی خوب عمل کند. استفاده گسترده از رباتهای گفتگو میتواند به طور بالقوه وظایف دستیاران اجرایی را از وظایف معمولی دور کرده و به سمت حل مشکلات استراتژیکتر سوق دهد یا به طور کلی جایگزین انسانها شود.
با سرعتی که این فناوریها در حال تکامل هستند، ممکن است به زودی ببینیم که همه اینها چگونه انجام میشود.