افتتاحیه کنسرت فیلارمونیک نیویورک در روز جمعه گامی در جهت حل یک مشکل و افشای مشکل دیگر برداشت.
“Surge” اثر وانگ لو، با توجه به اولین نمایش جهانی آن در راس نمایش، محصول ابتکار اتحادیه ارکسترهای آمریکایی برای سفارش آثار جدید از شش آهنگساز – همه زن – است که اجرای آنها از گروه های سراسر کشور تضمین می شود. . .
تا اینجای کار خیلی خوبه. اغلب اوقات، اولین نمایش ها دوره های تمرین کوتاهی دارند. سپس، مگر اینکه اجراهای آینده برنامه ریزی شود، یا تا زمانی که سولیست ها از کنسرتوهایی که برای آنها نوشته شده حمایت نکنند، موسیقی به راحتی ناپدید می شود. پروژه لیگ حداقل به کار معاصر شانس مبارزه برای طول عمر می دهد.
با این حال، امیدوارم سایر نمایشهای اولی که از این ابتکار بیرون میآیند، زمان اجرای «Surge» را نداشته باشند. تنها در شش دقیقه، کوتاهتر از تمام موومانهای کلاسیک بود که در تالار دیوید گفن در روز جمعه دنبال شد: کنسرتو ویولن چایکوفسکی و سمفونی دوم سیبلیوس.
کمیسیون های بزرگتر قطعا امکان پذیر است. یک هفته پیش، “Catamorphosis” اثر آنا توروالدوتیر 20 دقیقه اول برنامه فیلارمونیک را به خود اختصاص داد. فصل گذشته در لس آنجلس، یک شب کامل به 100 دقیقه «دانته» توماس آدس داده شد. گروه ارکسترهای لیگ را تصور کنید که موسیقی را در مقیاس سمفونیک پرورش می دهند. سپس آنها ممکن است به آنچه که ممکن است رسیدگی کنند رامشکل اجراهای جهانی: این که به عنوان پردههای کوتاه بیربط با بقیه کنسرت، تمایل دارند فقط به عنوان تمرینهای سرپایی در تیک تاک کردن جعبه بخوانند.
همانطور که گفته شد، قطعه وانگ دارای عناصر یک موسیقی عظیم است که به طرز ماهرانه ای به شکل یک قطعه بسیار کوچکتر آکاردئونی شده است. «Surge» از اولین اندازهگیری خود، توالی بیقراری از ژستهای نوسانی، فلاشهای رزمی و تمرینها با صداهای غیرمتجانس و قاطعانه است که به داخل و خارج از فوکوس میآیند، سپس گهگاه نقاط مشترکی را در یک توده توتی پیدا میکنند. همه اینها حس یک پرخوری TikTok را داشت: یک جریان بی پایان و جذاب از همان موارد در فوران های کوتاه و کمی متفاوت. موسیقی قبل از اینکه خسته کننده شود به پایان رسید – اما، مانند TikTok، باعث شد که شما بیشتر بخواهید.
دالیا استاسوسکا در دومین حضور خود با فیلارمونیک روی سکو قرار گرفت. اولین حضور او در فصل گذشته، با سه گردبادی از آثار میسی ماتزولی، آنتونی دیویس و جان آدامز، حسن نیت او را در موسیقی معاصر ثابت کرد. نمایش اول جمعه به همان اندازه چشمگیر بود. Stasevska وانگ را با شجاعت، تعهد و مهمتر از همه وضوح رهبری کرد (علیرغم رفتارهای هدایت کننده با بازوهای گشاد که می توانست به عنوان یک تمرین قلبی واجد شرایط باشد).
بقیه برنامه نوع دیگری از آزمون بود: یک رپرتوار استاندارد. برای چایکوفسکی، لیزا باتیاشویلی، ویولونیست گرجستانی، با فرمی شیک و متواضعانه، با صدایی متمرکز و نافذ به او پیوست. در این قطعه ارکستر بیشتر نقش مکمل را در بخش خوانندگی رمانتیک ایفا می کند. اما لحظات گروه با این وجود متمایز بودند. به نظر میرسید که مقدمه به تنهایی عباراتش را استنشاق و بازدم میکرد، و ضربات آزادانه ویولن سل در فینال، لحن روباتو و رقص شادیآوری را ایجاد کرد که باتیاشویلی قبلاً به موسیقی فولکلور امثال شیمانوفسکی آورده بود.
این نوعی اجرا بود که بدون تلاش، تماشاگران پس از اولین موومان با تشویق غرش کردند، سپس، در پایان، بلافاصله برای تشویق ایستاده بلند شدند – یکی از پرشورترین اجراهایی که در این فصل در گفن هال شنیدم. . آنها پاسخ مشابهی به سیبلیوس داشتند که در اینجا به شدت تند و گهگاه خشمگین بود.
این سمفونی می تواند به عنوان تمرینی در وسواس انگیزشی در سطح پنجم بتهوون ظاهر شود، و حتی سبک آن اثر یک پایان فوق العاده هیجان انگیز است. اما تفسیر استاسفسکا از همان ابتدا غیرعادی بود. عبارات تنوتوی نامفهوم رشته ها، به جای امواج ملایمی که به ساحل نزدیک می شدند، سواری در امتداد جاده ای پر از دست انداز بود. با برخورد آزادانه با نشانههای تمپو، گذرگاهها فشار داده و کشیده شدند، برخی لذت بردند و برخی دیگر به سادگی عجله کردند. آخرین حرکت یک پیروزی نامشخص بود، با پیشنهادی برای ادامه مبارزه، تا زمانی که استاسوسکا از درخشش آکوردهای اقدامات پایانی لذت برد.
در تمام طول این مدت، اجتناب از این که این روایت عجیب و غریب به عنوان یک حساب شخصی دیده شود، دشوار بود. استاسفسکا در فنلاند زندگی میکند اما در اوکراین به دنیا آمد، که از زمان تهاجم روسیه تقریباً یک سال پیش، به شدت از آن حمایت میکند – از طریق جمعآوری کمک مالی، از طریق رانندگی کامیونهای مملو از تدارکات در آن سوی مرز. باتیاشویلی نیز مدتهاست که علیه روسیه و نوازندگان کلاسیکی که از رهبری آن بهره برده اند، به ویژه رهبر ارکستر والری گرگیف، صریح بوده است. او روز جمعه با لباسی به رنگ آبی و زرد روشن پرچم اوکراین اجرا کرد.
کنسرتو ویولن چایکوفسکی در دوران شکوه امپراتوری روسیه نوشته شد – امپراتوری که فنلاند را به عنوان یک دوک نشین بزرگ در بر می گرفت و در زمان نمایش سمفونی دوم سیبلیوس در سال 1902، در معرض سیاست های شدید روسی سازی قرار داشت. سیبلیوس تا این حد تکذیب کرد، اما شنوندگان در این اثر فریاد غرور ملی و استقلال شنیدند. برای آنها، موسیقی هرگز نمی توانست با واکنشی خنثی مواجه شود. و به همان اندازه غیرممکن است که برای استاسفسکا یکی داشته باشیم، نه برای زندگی او و نه برای اجرای پرشور او.
فیلارمونیک نیویورک
این برنامه تا یکشنبه در سالن دیوید گفن، منهتن تکرار می شود. nyphil.org.